جدول جو
جدول جو

معنی بد مستی - جستجوی لغت در جدول جو

بد مستی
عمل بدمست
تصویری از بد مستی
تصویر بد مستی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بد دستی
تصویر بد دستی
اسراف
فرهنگ واژه فارسی سره
کسی که در مستی عربده کشد و شرارت نماید کسی که پس از مست شدن هرزه گویی و شهوت پرستی نماید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدمستی
تصویر بدمستی
عربده کش، هرزه گوی، شهوت پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدمستی
تصویر بدمستی
شرارت و عربده کشی در حالت مستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بد ذاتی
تصویر بد ذاتی
بد اصلی بد گوهری افساد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد بختی
تصویر بد بختی
بد اقبالی نگون بختی شور بختی ادبار مقابل خوشبختی سعادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد دستی
تصویر باد دستی
اتلاف کار، تبذیر، اسراف، ولخرج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد نسلی
تصویر بد نسلی
عمل و وضع بد نسل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد مهری
تصویر بد مهری
نامهربانی بی محبتی، بد اندیشی بد خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد مزگی
تصویر بد مزگی
بد طعمی بی لذتی، ناگوارایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدرستی
تصویر بدرستی
بتحقیق، همانا، هرآئنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدمست
تصویر بدمست
کسی که به محض خوردن نوشابۀ الکلی شرارت و عربده کشی کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدمست
تصویر بدمست
((~. مَ))
کسی که در مستی عربده کشد و شرارت کند، آن که پس از مست شدن هرزه گویی کند
فرهنگ فارسی معین